جدول جو
جدول جو

معنی ابوالعباس حماد - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالعباس حماد
حماد. از روات حدیث است. و از ابی رجاء عطاردی و از او شیبان بن فروخ ایلی روایت کند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابن اغلب بن ابراهیم بن اغلب، مکنی به ابوالعباس. از ملوک دولت اغلبیه در تونس بوده است. وی پس از مرگ پدر در سال 226 هجری قمری زمام امور را به دست گرفت و تدریجاً تمام افریقیه تحت تصرف او درآمد. مردی باتدبیر و سیاستمدار بود در سال 242 ه. ق. در تونس وفات یافت. (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 865)
لغت نامه دهخدا
سمّان. وی قاضی ری بود. او راست: کتاب تفسیر
لغت نامه دهخدا
ابن یوسف بن الکماد، مکنی به ابوالعباس. او راست: زیج المقتبس من زیج الامد علی الابد و الکور علی الدور
ابن نعمه، مکنی به ابوالعباس. محدث و فقیهی بمائۀ هفتم هجری. او در حدیث شاگرد سخاوی و ابن صلاح و در فقه تلمیذ ابن عبدالسلام بود و به دمشق میزیست و منصب خطابه و تدریس داشت. او راست کتابی در اصول. وفات وی بسال 694 ه. ق. بود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ابن ابی حاتم محمد بن عبدالله بن عبدبن هرثمه بن زکوان. مکنی به ابوالعباس. پسرخواهر عبدالرحمن بن اسماعیل بن بدر المعروف بالاقلیدس الاندلسی. رجوع به تاریخ الحکمای قفطی ص 225 س 17 شود
لغت نامه دهخدا